شروع دوره جدید راه اندازی کسب و کار اینترنتی

اطلاعات بیشتر
ورود و ثبت نام

خلاصه کتاب آیین دوست یابی

کتاب آیین دوست یابی نوشته دیل کارنگی

کتاب آیین دوست یابی چلیت آکادمی کتاب فنجان قلم
کتاب آیین دوست یابی چلیت آکادمی

در چلیت آکادمی قراره به صورت هفتگی خلاصه یکی از بهترین کتاب های رشد، توسعه فردی و کسب و کار را با هم بخوانیم در این صورت ظرف مدت یکسال کوله باری از اطلاعات و دانش مفید داریم و قطعا دیگه آن انسان سابق نخواهیم بود.

کتاب آیین دوست یابی برای رهبران تیم‌ها و کسانی که می‌خواهند مذاکرات موفقی داشته باشند توصیه می‌شود.

آیین دوست یابی برای هر کسی که در کار و زندگی شخصی اش با افراد زیادی سرو کار دارد و دوست دارد ارتباطات سازنده برقرار کند و افراد زیادی را به خودش جلب کند، نکات کاربری و مفیدی دارد. پس تا انتهای این خلاصه کتاب همراه ما باشید.

دیل کارنگی روانشناس، نویسنده و سخنران آمریکایی است که کتاب‌های خیلی معروفی نوشته است. از جمله همین کتاب یعنی آیین دوست یابی، دوره‌های بسیار پرطرفداری هم در زمینه رشد فردی، بازاریابی و مهارت‌های سخنرانی برگزار کرده است.

دیل کارنگی کتاب آیین دوست یابی را در ۴ قسمت نوشته است:

  • در بخش اول به این می‌پردازد که چه طور با مردم باید رفتار کنیم!؟
  • در بخش دوم می‌گوید که، چکار کنیم که محبت بقیه را جذب کنیم؟
  • در بخش سوم کتاب آیین دوست یابی قراره بیشتر ما را با تکنیک‌های مذاکره و متقاعد کردن بقیه آشنا کند.
  • بخش چهارم کتاب هم مخصوص رهبران تیم‌ها و کسب و کارهاست، که نکاتی را برای ارتباط بهتر با سایر افراد تیم در اختیار آنها قرار می‌گذارد.

خب حالا بریم مهمترین نکات این کتاب را با هم یاد بگیریم…

بخش اول کتاب آیین دوست یابی

در فصل اول کتاب، کارنگی در مورد این موضوع صحبت می‌کند که بیشتر افراد که خودمان هم شاملش می‌شویم برای اشتباهی که انجام می‌دهیم، خودمان را مقصر نمی‌دانیم. همش هم به دنبال این هستیم که کارهای اشتباهمان را توجیح کنیم. از این نکته چه نتیجه‌ای باید بگیریم؟

اینکه انتقاد رو کلا بذاریم کنار و بی خیال این شویم که عیب بقیه را به آنها بگوییم.

اگر شروع کنیم به عیب گرفتن باعث می‌شود که طرف شروع کند به توجیح کردن خودش و دفاع کردن از خودش و اتفاقی که می‌افتد این است که از شما بدش میاد، چون شما غرورش را از بین بردید.

کارنگی می‌گوید: هر کسی می‌تواند، تهمت بزند، شکایت کند و عیب دیگران را بگوید، آن چیزی که باعث تفاوت می‌شود و شما را آدم بزرگی نشان می‌دهد، درک کردن بقیه و بخشیدن آنهاست. اینکه بتوانیم خودمان را در شرایط طرف مقابل بگذاریم، از دید اون به قضیه نگاه کنیم و بعد کارهایش را قضاوت کنیم.

یک جمله خیلی معروف از توماس کارلایل هست که می‌گوید:

عظمت مردان بزرگ، از طرز رفتارشان با افراد زیردست معلوم می‌شود.

توماس کارلایل

سعی کنیم به جای متهم کردن بقیه و عیب گرفتن از دیگران، آنها را درک کنیم و تلاش کنیم و بفهمیم که چرا این کاری که از نظر ما اشتباه بوده را انجام داده‌اند؟ همیشه این حرف دکتر جانسون را با خودمان مرور کنیم که می‌گوید:

حتی خدا هم قضاوت و داوری نمی‌کند، مگر اینکه بعد از مرگشان! پس چرا ما به خودمان اجازه این کار را بدهیم؟

جانسون

بخش دوم کتاب آیین دوست یابی

در فصل دوم کتاب آیین دوست یابی در خصوص یکی از نیازهای اصلی ما یعنی نیاز به مهم بودن صحبت می‌کند. همه ما دوست داریم که از ما تعریف کنند. به ما بگویند که کار ما چقدر خوب بوده است. اینکه ما چقدر مهم هستیم. حتی می‌گویند علاقه بشر به مهم بودن اساس بشر است. یعنی تا این اندازه مهم بودن اهمیت دارد. خیلی‌ها به خاطر یک تعریف کوچک که ازشون شده، به موفقیت‌های بزرگی رسیدند و کارهای خیلی بزرگی را انجام داده‌اند. هیچ کس واقعا نیست که بگوید من خوشم نمیاد کسی از من تعریف کند.

فقط نکته‌ای که کارنگی در مورد تعریف کردن اشاره می‌کند این است که، سعی کنیم تعریف و تمجیدهایمان حالت اغراق آمیز و چاپلوسی به خودش نگیرد. چون فرد مقابل سریع می‌فهمد و کار کلا خراب می شود. سعی کنید که تعریف کردن‌مان واقعی باشد، یک چیزی که طرف مقابل باورش شود.

حتی بعضی وقت‌ها یک تشکر ساده می‌تواند طرف مقابل را خوشحال کند. همین که به او بگوییم که می‌دانیم که چقدر کارش ارزش دارد، برایش کافیست!. این را یادتان باشد که با بقیه طوری رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود. پس دفعه بعدی که کسی را پیدا کردید سعی کنید ویژگی‌های مثبتش را پیدا کنید و از آنها تعریف کنید.

بخش سوم کتاب آیین دوست یابی

کارنگی در فصل سوم این کتاب این سوال را از ما می‌پرسد که چرا ما همیشه سعی می کنیم در مورد چیزهایی حرف بزنیم که خودمان دوست داریم؟ این کار خیلی خودخواهانه است. درسته که همیشه به اون چیزهایی که نیاز داریم علاقه نشان می‌دهیم ولی ممکن است طرف مقابل ما خوشش نیاید و نیاز او نباشد. پس در رابطه‌هایمان با بقیه سعی کنیم چیزهایی که آنها دوست دارند را پیدا کنیم و در مورد آن صحبت کنیم. بعد بیاییم راه رسیدن به علاقه‌شان را به آنها نشان دهیم. اگر مثلا می‌خواهیم کسی را به انجام کاری وادار کنیم، فقط کافیه به او بگوییم که: اگر این کار را انجام بدهی، می‌توانی به آن چیز که می‌خواهی برسی .

به عنوان مثال: اگر قراره به کسی بگوییم که سیگار نکشد. به جای اینکه بیاییم و نصیحتش کنیم، به او بگوییم: تو که فلان ورزش را دوست داری اگر سیگار کشیدن را ادامه بدهی، دیگر نمی‌توانی آن ورزش را انجام دهی.

پس اگر کسی را می‌خواهید وادار کنید به انجام کاری اول یک میل شدید برای انجام آن کار در آن فرد ایجاد کنید. با انجام این کار هست که می‌توانید محبت بقیه را جذب کنید.

بخش چهارم کتاب آیین دوست یابی

اگر می‌خواهید کسی فورا از شما خوشش بیاد، لبخند بزنید.

بیایید خودمان را تصور کنیم اگر کسی را برای اولین بار ببینیم بعد به ما لبخند بزند واقعا چه حسی پیدا می‌کنیم؟ قطعا حس خوبی به ما دست می‌دهد! اصلا طرز فکرمان به اون آدم خیلی مثبت می شود! خب چرا ما از این تکنیک استفاده نکنیم؟!

حتی لبخند زدن جدای از اینکه باعث می‌شود که طرف مقابل حس خوبی پیدا کند به خودمان هم حس خوب می‌دهد. حتا اگه در آن لحظه ناراحت باشیم، لبخند زدن می‌تواند حس ما را عوض کند و ما را از آن حالت بیرون بیاورد.

پس در ارتباطاتتان لبخند زدن را فراموش نکنید.

مردم به اسم خودشان بیشتر از هر اسم دیگری اهمیت می‌دهند. قوی ترین راه برای بدست آوردن دل افراد این است که اسمشان را یادمان باشد. فقط کافیست در اولین ملاقاتتان اسم طرف مقابل را بپرسید و در ذهنتان تکرار کنید. بیشتر هم آن را با اسم کوچک صدا بزنید (البته اگه عرف هست) تا کامل ملکه ذهنتان شود. این کار را امتحان کنید و تاثیر فوق العاده اش را ببینید.

دیل کارنگی در این قسمت از کتاب آیین دوست یابی اشاره می‌کند که کاملا سعی کنیم خودمان کمتر حرف بزنیم و بیشتر بشنویم. یعنی کاری کنیم که بیشتر طرف مقابل حرف بزند و وادارش کنیم از اون چیزهایی که دوست دارد و بهشون علاقمند است حرف بزند، فقط ما همراهیش کنیم.

منظور از گوش دادن در اینجا گوش دادن واقعی و موثر است. یعنی تلاش کنیم که همه توجه‌مان به گوینده باشد و همه حرف‌هایش را بفهمیم و نشان دهیم که حرف‌هایش برایمان جالب و مهم است. پس:

گوش دادن واقعی را تمرین کنید.

از شخص مقابلتان در مورد علاقمندی‌ها و موفقیت‌هایش سوال کنید و بهش اجازه دهید در این موارد حرف بزند. آن موقع است که همه حس خوبی نسبت به شما خواهند داشت.

در روابط تان باید این نکته را بدانید که بحث کردن با طرف مقابل کاملا بی فایده است. در بحثها دو حالت پیش می‌آید:

یا شما بحث را می‌بازید که خب حس بدی پیدا می‌کنید و کاملا بازنده محسوب می‌شوید. یا بحث را می‌برید که در این حالت باز نفر مقابل است که حس بدی پیدا می‌کند و از شما متنفر می‌شود.

پس از همان اول سعی کنید از شروع کردن بحث جلوگیری کنید. اگر کسی با ایده شما مخالف بود، سعی کنید بدون مقاومت به حرف‌هایش گوش دهید و به او بگویید که به نکاتی که گفته است فکر می کنید و یا آن چیزهایی که بین شما مشترک است را در حرف هایش پیدا کنید و در مورد آنها حرف بزنید. اگر هم به اشتباه‌تان پی بردید، همانجا سریع اعتراف کنید با این کارتان باعث می‌شوید نفر مقابل هم گاردش رو پایین بیاورد و آن هم به حرف‌هایی که زدید و حرف‌هایی که خودش زده است فکر کند، حتا شاید با این کار او به اشتباهش پی ببرد و بابت این رفتارش عذرخواهی کند. آخر ملاقات هم ازش بخواهید که دوباره همدیگر را ملاقات کنید. اینطوری هر دو نفرتان فرصت دارید که در مورد حرف‌هایتان فکر کنید. در این صورت است که هم شما و هم طرف مقابلتان حس خوبی می‌گیرید و هیچ ناراحتی‌ای هم به وجود نمی آید.

واقعا باید این را قبول کنیم که همه ما اشتباه می‌کنیم. چقدر خوب می‌شود اگه خودمان قبل از اینکه ما را سرزنش کنند، اعتراف کنیم که اشتباه کردیم و عذرخواهی کنیم. در عوض طرف مقابل سعی می کند با بخشیدن شما، خودش را سخاوتمند جلوه بدهد.

دیل کارنگی در ادامه کتاب آیین دوست یابی روش‌هایی را برای انتقاد کردن به ما پیشنهاد می‌کند:

  • قبل از اینکه شروع کنید به انتقاد کردن، اول به خاطر یکسری از رفتار ها و کارهای مثبت طرف مقابل، آن را تحسین کنید.
  • بعد با لحن خیلی دوستانه، مشکلش را به او بگویید. اینطوری خیلی راحت‌تر موضوع را هضم می‌کند.
  • در مورد گفتن خطای فرد هم سعی کنید به طور غیر مستقیم به او بگویید و خیلی دقت کنید که رفتار شخص را مورد انتقاد قرار دهیم نه شخصیت افراد را.
  • طعنه زدن و مسخره کردن را که کلا بی خیال شوید.
  • می‌توانید از این روش هم استفاده کنید که، قبل از اینکه به اشتباهات طرف مقابل اشاره کنید، اول اشتباهات خودتان را مثال بزنید.
  • در آخر این را در نظر بگیرید که هیچ کس دوست ندارد به او دستور بدهید، پس سعی کنید خواسته‌های خودتان را به صورت پیشنهاد بیان کنید نه دستوری.

نتیجه گیری

پیام اصلی کتاب آیین دوست‌یابی این است:
اگر می‌خواهید ارتباطات رفتاری خوبی داشته باشید و دوست‌داشتنی باشید، لبخند بزنید، به حرف دیگران به طور موثر گوش دهید و اسمشان را به خاطر بسپارید. مردم عاشق تعریف و تمجید هستند، پس همانند ابر سخاوتمند باشید و تحسین را همچون باران بر سرشان ببارید و درباره مسائلی که برایشان مهم است، صحبت کنید. از بحث‌ و جدل اجتناب کنید و هرگز از دیگران انتقاد نکنید، زیرا کمکی به ادامه راهتان نمی‌کند. اگر می‌خواهید کسی را تغییر دهید، در تعریف از او سخاوتمند باشید و به خاطر هر پیشرفت کوچک تشویقش کنید. آشکارا به اشتباهات خود اعتراف کرده و فقط غیرمستقیم به اشتباهات دیگران اشاره کنید.

ممنون که تا پایان این خلاصه کتاب همراه ما بودید. مهمترین خصوصیت شما این است که واقعا به دنبال تغییر و یادگیری مهارت‌های ارتباطی هستید و این فوق العاده است و به شما تبریک می‌گوییم. ما در اینجا سعی کردیم با خلاصه کتاب دید کلی از محتویات و نکات مهم کتاب به شما بدهیم اما پیشنهاد ما به شما این است که حتما اگر حوصله و فرصت داشتید کتاب آیین دوست یابی دیل کارنگی را به صورت کامل مطالعه کنید.

آرزومند موفقیت شما | چلیت آکادمی – کارخانه مهارت

چلیت آکادمی

نظرات



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *